ازاد

ازاد

ازاد

ازاد

عشق واقعی

به نام خدا عاشقی یعنی خاستن.یعنی فدا شدن.چه خوب است عاشق تو باشم وبرای تو فدا شم. ای مهربان.ای بخشنده.بر من ببخش عشقت را ولایق گردان دوستی ات راوبمیران در من نافرمانی ات را وخشمت رااز من دورگردان.از من دورنشودوهرگزمراازخودنران چراکه درفراغت انقدراشک خواهم ریخت که بارانهاحیران بمانندوکویرها سرگردان.عاشقم وعشق به تو تمام امیدم است مرا نا امیدمکن.تو میدانی کیستم وفقط تو میدانی ای ستارالعیوب.ای بینهایت.ای مهربان وای بخشنده.عشقت رابر من ببخش ومرا از خود نران چراکه با راندنم عاشقتروبی پرواترخواهم شدواین امر فقط دربرابرتوست که غروردر برابرت معنایی ندارد. همه عشقشان را به تو ومن تو را به خودت قسم میدهم که مرا از عشقت محروم نکن ونعمتت را به من ارزانی دار وبرکتت را زیاد چرا که خاستنت نعمت وداشتنت برکت است. تو را میخاهم وفقط تو را میپرستم.میدانم بدم ومیدانم بدم ومیدانم بدم و چقدر گناهکار . تو میدانی کیستم و فقط تو میدانی ای ستارلعیوب. فکرم را خالی از دنیا ولبریز از خودت کن زیرا هیچ لذتی بالاتر از به تو اندیشیدن نیست ای بینهایت؛ای بخشنده وای مهربان بی نیاز از هرتعریفم زیرا توخود مرا تعریف کردی وخاستی که چنین ظاهری داشته باشم وذره ذره ام رابا سلیقهء خودت افریدی ومرا اینگونه پسندیدی پس باطنم را نیز به سلیقهء خودت گردان وبدان با تمامش