افسردگی وراههای مقابله با ان

به نام خداوند بخشنده ومهربان

( افسردگی )

روانشناسان افسردگی رابه عنوان سرماخوردگی بیماریهای روانی عنوان

میکنند. به دلیل اینکه ممکن است در طی فرازونشیبهای زندگی گریبان

هر کسی رو بگیره.

( علائمی که میتوانید پی به سلامتی روحی وروانی خود ببرید)

1- خنده اسان

2- خوراک متعادل

3- ارتباط متعادل

4- خواب متعادل

این علائم مثل یک خط کش اندازه گیری است که شما میتوانید خودتان را

بسنجید.

برای افسردگی تعریفی که برای کودکان ونوجوانان میکنند باتعریفی که

برای بزرگسالان میکنند تقریبا یکی است.

( مهمترین مشخصه های افسردگی )

1- اختلال درخلق وخوی

2-غمگین بودن

3- احساس اضطراب

4- احساس ناتوانی ( اعتماد به نفس ضعیف)

5- احساس پوچی وبی ارزشی ( عزت نفس پائین )

6- ناامیدی

7- عدم ذوق وشوق درانجام فعالیتها

8- ضعف درتمرکز

که دوموردازاین مواردیعنی( ناامیدی واحساس پوچی وبی ارزشی)

مشخصه های مهم درافسردگی است.

این علائم خلقی که در بالا ذکرشدمعمولا بایکسری علائم جسمی هم

همراه است.

( علائم جسمی)

1- بی اشتهایی عصبی

2- پراشتهایی عصبی

3- خستگی وکوفتگی

4- سردرد

5- اختلال درخواب

( علائم افسردگی در نوجوانان)

1- فقدان عمومی احساس لذت( یعنی انگیزه ای برای انجام کارهاندارد)

2- کندی شدیدروانی- حرکتی

3- هذیان( بزرگ منشی)

4- احساس ناامیدی

5- افکار خودکشی( قادر به طرح ونقشه هستند)

6- بی خوابی

7- کاهش تمرکز

8- جامعه ستیزی و پرخاشگری

( اختلالات خلقی افسردگی درنوجوانان)

1- منفی گرائی یابدبینی

2- بی قراری

3- بد خلقی وترشرویی

4- میل زیاد به ترک خانه

5- نداشتن حس همکاری در خوانواده

6- مشکلات تحصیلی

7- خوردن الکل وسوء مصرف مواد

معمولا اختلالات خلقی یاافسردگی را تحت عنوان حالتهایی که ازنظر

عاطفی به انسان دست میدهد مثل:دمق بودن غمگین بودن یازود رنج

بودن میدانیم اما روانشناسان میگویند علائم دیگری هم داردواینکه ما

فقط بگوئیم افسردگی نشانه های هیجانی داردکمی فریبنده است وساده

انگاری است که بگوئیم شخصی که افسرده است فقط نشانه های خلقی

دارد.امابرجسته ترین نشانه های خلقی غم واندوه است یعنی فرد همیشه

درحال غصه خوردن است وممکن است حتی یک نوجوان ازصبح تا

شب ساعتهاگریه کند وهرکسی که به اومیرسد می خواهداوراارام کند

ولی باید بدانیدکه این کاراشتباه است وباعث تثبیت افسردگی درنوجوان

میشود.یکی از مهمترین علائم افسردگی( نشانه های شناختی) میباشد

که معمولااین افرادهم درموردخودشان وهم در مورداینده افکارمنفی

دارند. یعنی نسبت به خودشان فوق العاده بدبین هستندودرمورداینده

نیزافکارمنفی دارند.نشانه های بعدی( نشانه های انگیزشی) میباشد.

که این افراد حال وحوصله انجام کاری راندارند. یعنی اشتیاق به

مطالعه.ورزش وانجام فعالیت راندارند که درمواردشدید ممکن است

دچار( فلج اراده ) وکندی کامل " روانی- حرکتی " شوند. تصمیم

گیری برای نوجوان افسرده میتواند وحشت انگیزوسخت باشد.یکی از

نشانه های دیگر ومهم افسردگی ( علائم جسمی )است. در واقع موذیانه

ترین نشانه های افسردگی علائم جسمی هستند زیراوقتی این علائم در

فرد ظاهرمیشوند خود شاید خود فردمتوجه نشود که دارد افسرده میشود

وفکرکند سرماخورده وباخود بگوید: چرا انقدر کسل هستم؟ ویا چقدر

بی حالم؟ در حالی که این فرد به سوی افسردگی پیش میرود.

( نکته مهم: باید بدانیم فردی افسرده میباشد که حتما60 درصد

از علائم چهار گروه " خلقی. شناختی.انگیزشی.بدنی " در او

مشاهده شود درغیراینصورت باوجود چند عامل ازاین علائم

که گفته شدن نمیتوان برچسب افسردگی رابه فرد اختصاص

داد)

نکات قابل توجه درتشخیص اختلال: بروز چندین علامت به طور

همزمان " تکرار.شدت.مدت نشانه "یعنی فرد درطولانی مدت دچار

این عارضه باشد.

( انواع اختلال های خلقی)

1- یک قطبی : ( یعنی نوجوان فقط دچار افسردگی میباشدواز حالتهای

افسردگی مثل" غمگین بودن.اضطراب.ناامیدی.احساس پوچی." و بی

ارزشی رنج میبرد)

2- دوقطبی : ( نوجوان هم از نشانه های افسردگی رنج میبرد وهم از

منیک " سرخوشی " )

حالتهای منیک وسرخوشی یعنی احساس انرژی کاذب یعنی فرد احساس

میکندخیلی از کارهایی که دیگران از عهده انها بر نمی ایند را انجام دهد

این افرادیعنی افرادی که " منیک " هستند. بسیار پر حرفی میکنندوپرش

افکار زیادی دارندودرکارهاوحرفهایشان از این شاخه به شاخه ی دیگر

زیاد میپرند. جالب است بدانید که یک سوم افراد خلاق و هنرمندان بزرگ

دارای حالت منیک هستند. ممکن است در همه ی مواردبیماری نباشد در

واقع خلاقیت زمانی ایجادمیشودکه فرد احساس انرژی میکند. درواقع

افرادی کهافسردگی دو قطبی دارند مدتی افسرده ومدتی منیک میشوند که

زمان حالت افسردگی ومنیک ازچند روز تا چندماه میشود. به عقیده ی

روانشناسان حالت منیک در واقع یک دفاع است در مقابل افسردگی .

حالت دیگری در افسردگی وجود دارد که به ان ( بهنجار) میگویند که

این حالت معمولا درهمه افراد دیده میشود که انسانهادرمقاطعی اززندگی

به دلیل وجودحوادث. ناگواریها ومشکلات دچاراین نوع افسردگی میشوند

که طبیعی میباشد امااگر مدت این افسردگی درفرداز شش ماه بگذرد دیگر

نمیتوان به ان افسردگی بهنجار گفت ودراین مقطع باید به درمان فرد کمک

کنیم.تفاوت افسردگی بهنجاروبیمار گونه در " تعدد و شدت وزمان طولانی"

بروزنشانه ها میباشد.

( افسردگی دورهای) : مدت زمان افسردگی دورهای کمتر ازدوسال

میباشد.

( افسرده خوئی) : این نوع افسردگی بدون زمان یاافسردگی مزمن

میباشد وبیشتر از دوسال طول میکشد.

( روشهای درمان)

( درمان بدنی): برای این نوع درمان 2 روش وجود دارد.

1- درمان داروئی

2- شوک

( درمان تحلیل گری " روان درمانی" )

1- باید به نوجوان کمک کنیم خشمش را از خود به سمت مسائلی که اورا

افسرده کرده برگرداند. به او اجازه بدهیم که خشمش را بروز دهد و به

مرحله بینش برسد وخود راتخریب نکند وعزت نفس خود رابدست اورد.

2- برای عزت نفس خود بیش از حد به دیگران وابسته نباشد.به او کمک

کنیم که ازدرون احساس عزت نفس کند.

3- اهداف وارزوهایش را تعدیل کند یعنی هدفها وارزوهایش را کمی سطح

پائین ترکند.

( درمان شناختی)

1- افکار منفی نوجوان در مورد خودش راعوض کنیم ومثبت اندیشی را

به او اموزش دهیم.

2- تجارب کاری خوبش رادرنظرش باارزش نشان دهیم.

3- به اینده خوش بینش کنیم.

( سالم اندیشی)

1- به او اموزش دهیم که افکاربد راازذهنش پاک کندوشناسائی عوامل را

دربروز مشکلاتش رابه او یاد دهیم.

2- به او اموزش دهیم که زندگی خاکستری است یعنی: هر چیزی نسبی است

نه سیاه نه سفید یعنی امور دنیامطلق نیست وخوب وبد دارد.

3- به او امتحان کردن رااموزش دهیم.

4- تحلیل سود وزیان

باید باورهای غلط اورا برطرف کنیم و به او یاد بدهیم که برای حل یک

مشکل راههای زیادی وجود داردومشکلات هر چه هم که بزرگ باشندزمان

قادر به حل ان میباشد. باید شرایط خانه وخوانواده رااصلاح کنیم ( کاهش

استرس و اضطراب در خوانواده)

( زمانی که فرد افسرده است به او اصلا توجه نکنید ولحظاتی

که سرحال وشاداب است به او توجه کنید واورامورد تشویق

قرار دهید)

خسته نباشید